اسلام ما آين است، ما عين است، اسلم ما اين است; به خصوص الگوی تحول. من می خواهم تاریخ پیامبر اسلام را مرور کنم تا ببینم این تغییر چگونه صورت گرفته و نتیجه آن چگونه بوده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در چهار سالگی به محضر پیامبر مبعوث شد. این همیتوری نوبود کیدفهه جبرییل نازل شود و بگوید شما پما پربیل شود، اغر آنتوری بهد پس هر کسی را میکند میکند. در هلی که یک برامریزی قبل از بائت بوده است. حدوان در قرآن می فریمید: هیچ پیامبری را متوقف نکردیم مگر اینکه در میان مردم و با زبان و فرهنگ مردم بود. ولو نیمی حرفهای او را نمیزیافتند ولی نیمی کیندند و ایرادی کردند. پیامبر فرمودند، قبل از شب مبع، که سال تحت تحمیل و تربیبة بوده است، در دوره جهلیت خدا روی و کارکردة est. او را ابعد کرده است در قبل از اسلام، تا قل سالجه، كاهرای كه شما از پامبه دردید، همه نشان می دهند كه حزرت تحت یك پربان و تربیت و آموزش كار است. به هر حال سملوم به به و گفتار و کتراد و حسن و صلوک و ربعی که به درائن میگذاشتند، به هر حال میگذاشتند به عقید بریک در مکه. همه اینها حکایت از آن دارد که قرار بود پیامبر تحت یک تربیت و یک برنامه باشد. در مكه قبل از آلام، يوهودي، משישין، משרק ו בטपרסט בוד. 360 بت در خانه كعبه بود ولي المحمد عرض المزيد كه به كسي توهين كند، بد بگويد، بداخلاقي كند. هذا به بتها جسارت نمیکرد இந்கை கியை கியுத்து ார்ா் مثل این است که در واقع برنامه ای برای او وجود دارد که بتواند به مقصد نهایی خود برسد. همه آين كيزها دست به دست همـداد كه هديه راسلاتش را به حزرت كرد كه از مروز مأموري كه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» را به نام خدا حماك كني. قيام توحيدي را در بين همين مردون كني. دیلیل علینی نیردن هیکجا نیامده است، وکتی انگلیس میکنیم، میبینیم یک ریسلات کرگی میآباهر اوکس بیفتد، آرام باید به مدرون شود. בה הר האל עשוע עבור עבור נובוד، ניאע בה פראחריזי דאשד. میمعابه یک تعاریف کریں اوکس بیفتد و نیاز به ساخت دارد. «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبین» برو به عنوبون، عشیره و برکانت بولم کن، یکی سوایل آیین است که در این سه سال مُربت میکرده؟ سه سال کیز کمی نیست اسلاً کرا سه سال؟ اینها رمز و رازهایی است که یک بکشی از آن را قل انسان میفهمد. حزرت بوللام می کند و بلام او هم خاص کاسب شده و کیکی است، بری آن برای کے برامہ پرامریزی دارد، میابها یک تعالک کند کند. الآن حکومت قریش، حکومت شرک وبتَخانه است; اینی بزرگترین بتخانه در کعبه است. اسلاً مكه شهر بتها است خانه توحید بوده ولی مناین بتخانه در کعبه بوده است. در آن شهر حضرت بریش میجیرد پیغمبر بهحمد هذا هذا را راصلش را علی می کند درآن جلاسه کوغایی میشود. یک عدهای همانجا بیکندن، یک دیدهای را میکندن میکندن و موزایگیریها علیحزرت میشود. از فردا توطئهها، تحمیلها و تحقیرها می شود. معمور معمور تعلق است. آیا می توانید در این شرایط پاسخ دهید؟ اغر کسي به و ناسزا گفت، حزرت بايد جواب و را فيده؟ حتی در تاریخ نیامده که مــــــــوم متعرض بتها شده است. در جميع مأمور است كه تحافل عند كند. در ین جمیع اسلاً ظرفیت نیست ولی حضرت بناست که ظرفیت ایجاد شود. بناست که آن تعارین را به کند کند کند و این است را اش دهده باشد در ایه القرآن خطباب به مصباح می فریمید: «أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکین» عراض کن. يك قدم كناره بجير. با انها براق نشو نشو عرض كن; یک تفاجلی است. আয়ে শ্মা অগ্যাকায়্যা মিয়াতে তাজজয়্যা মিয়াতে তাজজ. ্ধিন ক্দিন নিম্য়ান্বে বোরি বাম্য বাম্য یک قامت کانار کلیں بگذار فحش بدهند اجازه بده बरिजन्द، संग बह तो बज़ेद، फाउना तो रो ड केंड. پس برنامه «أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکین» بسیار مهم است. پاس از علنی كردان ریسلاط المصربت، كار به جایدی می راسید ك به رسمبه میدید كه یك سال ما میآییم بهیںه مسلمان میشویم، یك سال هم تو بیا مشرک شو، بالاخره با هم كینیم. یعنی بهترین پیشنهاد همینه این را وکتی به و میگویند سوره کافرون نازل میشود به مصباح خدااختار می دهد اسلاً برازی آیین بردید نشو. بگو «قُلْ یا أَیُّهَا الْكافِرُونَ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ» چیزى ندارم كه شما قبول كنید. بتُـرستی شما را من ایکی کے نیمیکنم. «لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دین». من دینم برای گردم، شما هم دینتان برای گرمان این نوع تفکر در تحول پیامبر بسیار مهم است، یعنی شخصی برنامه ریزی کرده و می خواهد شبه جزیره را متحول کند. انها هم آئین ترف نمیایند يك كونين بدورين هم دارد. بهترین و عاقلانه ترین کار همین است. वग्ती निमीशीरन्ड, इन मसीर रा रहा क्, य प्राज्ञान देखी و این برنامه نویسی پیامبر بسیار زیبا و جالب است. پیامبر در این 13 سال همراه با قریش در کنار خطرناک ترین و نادان ترین مردم تاریخ با برنامه ریزی زیرساخت های فکری تمدنی را طراحی کردند. برنامه ریزی پیامبر در قرآن گزارش شده است. اینی سلمو کاری که هستش. با انهااخلاق به خرج بده. تصادف ما در بعلی از سوره ها اینتور را میگوید راسول الله را برازولیزی رازلیزی میگوید. मीगवीड बह फिक्री، अधिक्री व इदेदोलऋ مأموريت تو آين است كه اينها را حقيق كني. अधिविशात अन्हा कुवी شود، باورشان به توحید، به قایما، به عصول دین در همه عریناها را می دهد و آن کار را انجام می دهد. در قصر سوره های مکّی آیین بُعد تعرف می شود. پیامبر هر که جلوی می رود پشت ها دوشنم سنگین می شود از این تربه هم پرمانریزی های پرمبحث سنگین تر می شود. در یک تحاثی الحدوانه میکند به روگرها و تحمیلهایی از انبیای کیکستی. داستان و داستان پیامبر. مثلاً داستان حضرت موسی دقیقاً همان داستان سیاسی است. هفتاد سال حضرت با فراون كردة شده است، دعوت و تبلیغ كرده است و عنهاً حدوان و را نجات داده است. حدوان ميفرمايد كه آن داستان عبرتي است براي شما، «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» إنها اسلاً يك تعادي سياستيا بري عليوي بينش كسي است كه ميبائر ميتواند كند كند. در تاحد سوم الحدوان سريع به صلى الله عليه وسلم كه تو هم وارد امل شو. «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ». در داستانهایی که به تو گفتیم، در تعلیم که به تو دادیم بری این بود که تو را هم تعلیم کرد. அக்கு பியம் பிய்ப்பு முயிய் கிய் கே ர் அல் ஶு ، بایستید ، مقاومت کنید و تغییر دهید در برقه از سوره ها فيسباً سوره هاي اختر مكه، دقيقاً آن سه بُعد عداد داهمي شود. این یک تحائی به آن سه کیز نیاز دارد، امام راحل هم وکی میکند در ایران کند کند، ولین کیز بود، باید مردو را به بیدیکی میکرد. بینش را بالا میبرد فکر کردم. جميع به يك روش و بلوغي ميريسد شما تبداد روزی که امام را تبعید کردان، خیلی اوکاب کاسی نیفتاد ولی روزی که همان امام را تبایدی برمیگرده، بینش و بینش مردون کید زیاد شده است. بعد از آن استاب كربه يك جائي ميرسد كه صبحة دير ديزين ميغيرد كه بايد كاري كرد. اینها را که میگویم در قاعد منتدل ایات قرآن هست ுச்சாந மைத்து، மாட்டு हौ அக்க்கு हैस मनहा हम है अधे अध्या सुद्धोद के येे येका ान शुद یعنی مسلمانانی که به سوی مردم تبعید شدند، پس از بازگشت، کسانی هستند که آماده تغییر دین هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که در مکه، در تعالیف که مدر نصر اعلام کرده است والکندیش نیست. بنابراین نمایندگان سایر مناطق اعزام می شوند تا تحول را از نظر ببینند. پس از ترجمیها شهر مدینه مترجم هجرت معربت اقرم(ص) شد. اینها پرامریزی است. این مطلب را بخوانید. نقطه استراتژیک شهر برای هدف بعدی بسیار مهم است. عابر מעברט בה עי דיגר מירופת، מאון נוודוד קו מואפק מיָשד. بنابراین شهر انتخاب شده، کاملا برنامه ریزی و محاسبه شده است. هجرت اوقفس میافتد و هجرت 1 نقطه تاریخ میشود. هجرت در تاريخ علم و در برامنريزي تعاجلي مصباح انقدرمهم بود كه بتدين تاريخ شد; در هلی که 13 سال قبل از اسلام هم بکشی. گویا هر تعلیم یک «راهبرد هجرت» میماباهر. اغر امام راحل هم به توركي و نجف تبابيد نميشد، اغر در كنار حرم امير المومنين نميرفت تاانجا برامريزي كند، جاكلاه مموعود نوبود اين اوككس بَرك بفتد. نجف برای تعلیم امام که این کریں بود. مدينه و هجرت المصبعة هم در تعالج بوزر يشان هائس عربة بود. این کار برای ایجاد پایگاه و ارتباط مردم بسیار مهم بود. مسجد در وسط شهر بود. מהל גירוסים הא בוד، מהל עברים و עובאלה و مسائل دینی و آموزش و پرورش و… בוד. همه اینها در مسجد تنمر میشد آشتي و پيمان اخوتي كه مصباح در مدينه انفاد كرد فوكعدرد اساسي و همم بود. یک بکشی از آن رودومی که موجهری بود، از بیرون به آنگا کردیه بودند، با اهالی خود مدینه، بین اینها اخوت کتاب کرد بری انها تعدید که بری ولین براقد اخوت بخواند. پیامبر همه کارها را انجام می دهد و در واقع یک نظام اجتماعی شکل می گیرد، شهر با همه ابعاد و زوایای آن مرکز حکومت اسلامی می شود و اقتدار و هویت به گونه ای ایجاد می شود که پس از این جنگ علیه آنها ایجاد خواهد شد. کود آن جنگها هم کمه همشهد. جنگ در آنتزفت ووحدت ملی، در آندون تعریف و در تفافید ایندنت کهیلی درد. جنگ بدر و احد پیش می آید و ایرواه شكبت در احد خیشر از پیروزی در بدر بود مجموعه اعمال نشان می دهد که پیامبر برای تحولی بزرگ در مکه آماده می شود و تغییرات در شهر در حال وقوع است. بازیک کودرت را انچانان قوی است که ارام ارام به نمیرود ک ما باید این توکرد را در مدینه آندین شده را بهیدیم. پس از آن مُعْمْت به کند کیشور و امپراطوری بهرک دونیی در روز نام مینویسد و اینها را به آلم میکند. حالا می بینید یک مسیر تغییری طی شده و به جایی رسیده است که یک انسان یک حرکت سیاسی ایجاد می کند، این حرکت گسترش می یابد، آرام آرام تبدیل به یک نظام سیاسی می شود. پیامبر در سالهای اختر عمرش نامههایی که به آن ترف و آن ترف مینویسد، همه را دعوت میکند و فیکر عینده هست، فیکر جانشین هشنه و بری اینده هم میکند. همه اینها حاکی از حرکت پیامبر اسلام به عنوان یک الگوی تغییر است که می توان بر اساس آن برنامه ریزی کرد و البته همه اینها باید به طور دقیق بازسازی و به نمادها و نشانه ها تبدیل شوند تا بدانیم در چه نقطه ای یک تحول آغاز می شود. ای حق فراز و و و ف ف ف یلن ، ،اایرس ، ا ا ا ا ع ع ع ع ع ع ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ت و ب · · عQuit ا الگ__یی · anananan enanaние نانوناق. إِنَّ الجود وجود دارد و باید به آن تعاسی کرد که خود الحدوانه هم میفرماید که «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» پیامبر همان و نصول و الگو بود. الگویی که از آن یاد خواهید گرفت.
سورس و منبع خبر

طناز محمدی هستم ، منتشر کننده سایت زی نیوز