يكي از على على هاي وقعة كربلا روشبيني و بسيرة است. یک نجه زهربین در آمامحسین علیه السلم کونیهمیکرد کے کے کے اسلام پابرجاست و چیزی آن را تهدید نمی کند، سرزمین تحت حاکمیت مسلمین بسیار وسیع است، نماز جمعه و جماعت سالم است، حج با عظمت برگزار می شود و حکومت اسلامی در جهان مقتدر است. اما امام بصیر و تیزبین و پیشوایان جامعه واقعی که آنچه را که دیگران در آینه و خشت خام نمی بینند، می بینند، احساس می کنند که از اسلام فقط پوست و ظاهر باقی مانده و باطن و باطن آن از بین می رود، محتوای آن از بین می رود و فقط شکلش باقی می ماند، روح اسلام که عدالت و آزادی و حقوق مردم در برابر حاکم و مانند آن است از بین رفته است. امام حسین علیه السلام دریافت که میراث حکومت و جانشینی خلافت در عصر یزید و شخصیت خاص یزید که مردی فاسد و مستعد فساد بود و اساساً به اسلام اعتقادی نداشت شرایط را به گونه ای فراهم کرده است که اگر قیام نکند و با خون خود به خون و رسالت خود قیام کند و به مردم دنیا نرساند. در آینده نزدیک اثری از اسلام باقی نخواهد ماند. امام عليه السلام بري نمع آين ريسلات كود اختباري كردي كرده بود و آنتور نوبود ك از روي عيسونت و تحت تـثير يكينهات دست به قيام بزند. عمل راعل قیام امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر بود. از این رو وقتی خبر عقب نشینی مردم کوفه از کوفه می رسد، شعارهای امام پرشورتر و قوی تر می شود، زیرا دعوت اهل کوفه برای امام حسین (علیه السلام) تنها پس از اتمام حجت پذیرفته می شود تا جواب آیندگان و تاریخ داده شود. چه انگیزه امام واقعی را شرفید میداد وصفیگ امر به معروف و نهی از منکر بود و هیک منکری باله از کوبریت فوسد یزید نوبود. کسی که در جای معربت (ص) سیته بود بر کے بود بر کے وروشی و سلطانی را کردی کرده بود the most corrupt people of the age و سکوت در کونین زمانی بر هیککس جایز نیست که راسید به امام و پیشوای امت. امام حسین علیهالسلام در شب عاشورا از برادارش ابوالفضل خواست که به قبله بنیاسد برود و از انها کموک ببااره. فرضا سد نفر به كمبوت امام مـامجدند، در إلي سي هازار لشارك عمر سعد كه كرم ميتوانستند بكرندن؟ این نشانه نشان میدهد که امام میخواست پیام قیام خود را هر چه پر رنگ، خونین و مؤثر به جهانیان برساند و این اقدامات با عنایت به خویشاوندان و قومش انجام شد و همه آنها حساب شده بود. آری روشنگری امام حسین (علیه السلام) و دیدن واقعیت جامعه اسلامی در پشت پرده های نیرنگ و نفاق و پیروی از آن برای احساس خطر اسلام از ویژگی های پیامبر اسلام است و این وظیفه همه مسلمانان در همه زمان هاست که قناعت و درونی باشند نه ظاهری و بیرونی. اما اینکه چگونه جامعه اسلامی، رهبر اسلام، پس از پنجاه سال از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به آن نقطه رسید که امت پیامبر، فرزند رسول خدا را کشتند، بلکه قاتلان امام حسین (علیه السلام)، یعنی مردمی که با امیرالمومنین علی (علیه السلام) و فرزندانش بیشتر آشنا بودند، سؤالی است که باید پاسخ داده شود. از نازر نگرانده، در کاکابند، ie deviation of the Islamic Revolution، صدر اسلام از زمان رحمد رسول اکرم تا جنگهای جمل و سفین و نهروان و تا وقعه کربلا، ناشی از مساعله نفاک بود; یعنی افرادی مانند ابوسفیان زمانی اسلام آوردند و لشکر اسلام پشت دروازه مکه بود و در حقیقت به قول عمار یاسر اسلام نیامد بلکه اسلام را بیان کردند و همیشه سعی داشتند که اسلام را به جاهلیت اعراب باز نکنند. از این رو این گروه از منافقین برای مقابله با رهبران اسلام واقعی پس از رسول خدا و جاهلان، ابزاری را به کار گرفتند. لشكركشي معاويه با سدد حزار سرباز از شام به كوفه در جنج سفين و لشكركشي يزيد با سي هزار نفر براي جنغ با امام حسين(ع) از همين قبل بود، يعني مومنان نادان و دست منفعكان زيرك قرآن. به قول استاد شهيد مطهري: جامعه اسلامي هميشه از درون مورد تهديد است، به آن روست كه به آن شورت كه هومناكان برك مومنان عاجاه را را إلي خود هود ميدهد. به هوش بدام که کنگلای اسلامی ما دخری کونین استمینی نهدی. 216220
سورس و منبع خبر

طناز محمدی هستم ، منتشر کننده سایت زی نیوز